آیا کیا به کارما اعتقاد دارن؟ (خلاصه تجربیات نی نی سایت – 22 مورد)
کارما، قانونی نانوشته که میگوید هر عملی، عکسالعملی دارد. در فرهنگ عامه، اغلب به عنوان “هرچه کنی به خود کنی” شناخته میشود. اما آیا واقعاً کارما وجود دارد؟ و آیا کسانی که به آن اعتقاد دارند، تجربیات مشابهی داشتهاند؟ در این پست، به سراغ نظرات و تجربیات کاربران نی نی سایت رفتهایم و 22 مورد از آنها را خلاصه کردهایم تا ببینیم دیدگاه آنها نسبت به این مفهوم چگونه است.
- ✔کاربری تعریف میکرد که بعد از کمک به یک نیازمند، به طور غیرمنتظرهای مشکل بزرگی از زندگیاش حل شده است.
- ✔خانمی از بازگشت بدیهایی که در حق خواهرشوهرش کرده بود، گلایه داشت و آن را کارما میدانست.
- ✔شخصی مدعی بود که بعد از سالها، نتیجه حقخوری که در محیط کار انجام داده بود را دیده است.
- ✔کاربری از این میگفت که خوبیهایی که در حق پدر و مادرش کرده، زندگیاش را برکت داده است.
- ✔خانمی از این نوشته بود که بعد از بخشیدن کسی که به او بدی کرده بود، احساس آرامش بیشتری داشته و زندگیاش بهبود یافته.
- ✔کاربری اعتقاد داشت که سقط جنین، کارمای منفی به همراه دارد و باعث بدبختی میشود.
- ✔شخصی از این میگفت که دروغ گفتنهای مکرر در گذشته، باعث شده که حالا کسی به او اعتماد نکند.
- ✔خانمی معتقد بود که کمک به حیوانات، باعث خوششانسی در زندگی میشود.
- ✔کاربری از این نوشته بود که بعد از غیبت کردن زیاد درباره دیگران، خودش هم قربانی غیبت شده است.
- ✔شخصی مدعی بود که حسادت کردن به دیگران، باعث شده که خودش هم نتواند به موفقیت برسد.
- ✔خانمی از این میگفت که مهربانی کردن با همسر، باعث شده که زندگی زناشوییاش مستحکمتر شود.
- ✔کاربری معتقد بود که قدردانی از نعمتها، باعث افزایش آنها میشود.
- ✔شخصی از این نوشته بود که بخشیدن بدهی کسی، باعث شده که خودش هم از یک بدهی بزرگ رها شود.
- ✔خانمی از این میگفت که کمک به خیریهها، باعث شده که فرزندانش سالم و موفق باشند.
- ✔کاربری معتقد بود که خوشاخلاقی با دیگران، باعث جلب احترام و محبت آنها میشود.
- ✔شخصی از این نوشته بود که دزدی کردن در گذشته، باعث شده که خودش هم قربانی دزدی شود.
- ✔خانمی از این میگفت که ربا گرفتن، باعث نابودی زندگیاش شده است.
- ✔کاربری معتقد بود که درستکاری در کار، باعث پیشرفت و موفقیت میشود.
- ✔شخصی از این نوشته بود که کینه توزی، باعث از بین رفتن آرامش و شادی زندگیاش شده است.
- ✔خانمی از این میگفت که دروغ گفتن به پزشک، باعث تشخیص اشتباه و بدتر شدن بیماریاش شده است.
- ✔کاربری معتقد بود که احترام به بزرگترها، باعث برکت در زندگی میشود.
- ✔شخصی از این نوشته بود که بعد از آزار و اذیت یک حیوان، خودش هم دچار بیماری سختی شده است.


اینها تنها گوشهای از تجربیات و نظرات کاربران نی نی سایت در مورد کارما بودند. بسیاری از آنها، اعتقاد دارند که خوبی و بدی، دیر یا زود به خودمان باز میگردد.
آیا کیا به کارما اعتقاد دارن؟ (خلاصه تجربیات نی نی سایت)
تجربه شماره 1: بازگشت بدی
یکی از کاربران نی نی سایت تعریف میکرد که در دوران دانشجویی با یکی از همکلاسیهاش خیلی بدرفتاری میکرده. سالها بعد، دخترش دچار بیماری سختی شد و اون حس کرد که این بیماری تاوانی برای رفتارهای بد گذشتهشه. خیلی ناراحت بود و میگفت کاش میتونست زمان رو به عقب برگردونه و رفتارش رو درست کنه. به نظرش، کارما همیشه در کمینه و دیر یا زود تاثیرش رو نشون میده. تجربه خیلی تلخی بود. این کاربر به شدت معتقد بود که هر عملی، عکسالعملی داره. هنوز هم با یادآوری اون روزها عذاب وجدان داره. میگفت هرگز کسی رو آزار ندید.
تجربه شماره 2: خوبی کن، خوبی ببین
کاربر دیگهای از تجربهش در مورد کمک به یک زن نیازمند نوشته بود. چند ماه بعد، به طور غیرمنتظرهای پول زیادی به دست آورده بود و اون رو به کارما ربط میداد. میگفت همیشه سعی میکنه به دیگران کمک کنه و معتقده که این کار به زندگی خودش برکت میده. به نظرش، هر چقدر به دیگران کمک کنی، زندگی هم به تو کمک میکنه. این کاربر به شدت به انرژی مثبت و اثرش در زندگی اعتقاد داره. تجربه خیلی جالبی بود. هنوز هم سعی میکنه به هر نحوی که میتونه به دیگران کمک کنه. میگفت بهترین حس دنیا کمک به دیگرانه.
تجربه شماره 3: بی عدالتی و تاوان
کاربری از ظلمی که در حقش شده بود صحبت میکرد و اینکه سالها بعد، همون فرد ظالم دچار مصیبت بزرگی شد. اون این رو به کارما نسبت میداد. به نظرش، هیچ ظلمی بیپاسخ نمیمونه. این کاربر به شدت معتقد بود که دنیا دار مکافاته. تجربه خیلی دردناکی بود. هنوز هم به یاد اون روزها ناراحت میشه. میگفت امیدوارم دیگه هیچوقت ظلم نبینه.
تجربه شماره 4: خوش شانسی بعد از سختی
کاربری تعریف میکرد که بعد از یک دوره سخت و پر از بدبیاری، ناگهان شانس بهش رو کرد و در زندگی موفقیتهای زیادی به دست آورد. اون این رو به خاطر صبر و تحملش در برابر سختیها میدونست و به کارما ربطش میداد. میگفت توی اون دوران سخت، هرگز امیدش رو از دست نداده و همیشه سعی کرده مثبت فکر کنه. به نظرش، پاداش صبرش رو گرفته. این کاربر به شدت به قانون جذب و انرژی مثبت اعتقاد داره. تجربه خیلی امیدوارکنندهای بود. هنوز هم سعی میکنه نگرش مثبتی به زندگی داشته باشه. میگفت همیشه باید امیدوار بود.
تجربه شماره 5: خیانت و بازگشت آن
خانمی از خیانتی که به همسرش کرده بود و بعداً خودش قربانی خیانت شده بود، نوشته بود. اون معتقد بود که این اتفاق نتیجه کارما و تاوان خیانتش بوده. میگفت اشتباه بزرگی مرتکب شده و حالا داره تاوانش رو پس میده. به نظرش، هیچ چیز توی این دنیا بیحساب و کتاب نیست. این کاربر به شدت پشیمونه و سعی میکنه اشتباهاتش رو جبران کنه. تجربه خیلی تلخی بود. هنوز هم با عذاب وجدان زندگی میکنه. میگفت ای کاش هیچوقت خیانت نمیکرد.
تجربه شماره 6: دروغ و عواقب آن
کاربری تعریف میکرد که همیشه دروغ میگفته و به خاطر همین دروغها، اعتبار و اعتمادش رو بین دوستاش از دست داده. اون این رو به کارما ربط میداد. به نظرش، صداقت بهترین راهه. این کاربر سعی میکنه دیگه دروغ نگه و صداقت رو سرلوحه زندگیش قرار بده. تجربه آموزندهای بود. هنوز هم سعی میکنه اعتماد از دست رفته رو به دست بیاره. میگفت دیگه هیچوقت دروغ نخواهم گفت.
تجربه شماره 7: غیبت و پیامدهای منفی آن
کاربری اعتراف میکرد که همیشه غیبت دیگران رو میکرده و بعداً خودش قربانی غیبت شده. او این موضوع را به کارما نسبت میداد. میگفت: «دهانم به نفرین باز شد. »به نظرش، انرژی منفی غیبت به خود او بازگشته است. این کاربر سعی دارد از غیبت دوری کند. تجربه ای ناخوشایند. هنوز حس میکند که در حال جبران کردن است. دیگر نمی خواهم غیبت کنم.
تجربه شماره 8: کمک به حیوانات و پاداش الهی
کاربری تعریف میکرد که همیشه به حیوانات بیسرپناه کمک میکرده و بعداً در یک موقعیت سخت، یک نفر به طور غیرمنتظره به او کمک کرده است. او این اتفاق را پاداش الهی و مرتبط با کارما میدانست. میگفت: «خداوند همیشه حواسش به ما هست. »به نظرش، کمک به موجودات زنده باعث خوشبختی میشود. این کاربر همیشه سعی میکند به حیوانات کمک کند. تجربه ای الهام بخش. هنوز هم حیوانات را نجات میدهد. کمک به حیوانات، بهترین حس دنیاست.
تجربه شماره 9: قضاوت و بازگشت آن
کاربری از قضاوتهای نادرستی که درباره دیگران کرده بود صحبت میکرد و اینکه بعداً خودش قربانی قضاوتهای نادرست شده است. او این موضوع را نتیجه کارما میدانست. میگفت: «نباید زود قضاوت کرد. »به نظرش، قضاوت کردن باعث ایجاد انرژی منفی میشود. این کاربر سعی دارد از قضاوت کردن دوری کند. تجربه ای آموزنده. هنوز هم مراقب حرفهایش است. قضاوت، کار درستی نیست.
تجربه شماره 10: حسادت و عواقب آن
کاربری اعتراف میکرد که همیشه به موفقیتهای دیگران حسادت میکرده و به خاطر این حسادت، دچار مشکلات روحی و روانی شده است. او این موضوع را به کارما ربط میداد. میگفت: «حسادت، زندگی را تباه میکند. »به نظرش، حسادت باعث میشود که انسان از پیشرفت خود غافل شود. این کاربر سعی دارد از حسادت دوری کند و به موفقیتهای دیگران تبریک بگوید. تجربه ای دردناک. هنوز هم تلاش میکند تا بر حسادت غلبه کند. حسادت، سمی برای روح است.
تجربه شماره 11: رفتار بد با والدین و پشیمانی
کاربری از رفتار بدی که در گذشته با والدینش داشته نوشته بود و اینکه حالا از این موضوع خیلی پشیمونه. میگه که مادرش فوت کرده و دیگه فرصتی برای جبران نداره. این کاربر معتقده که این پشیمونی، نتیجه کارماست. میگفت: “کاش قدر پدر و مادرم رو بیشتر میدونستم. “به نظرش، هیچچیز مهمتر از رضایت پدر و مادر نیست. این کاربر به شدت غمگینه و به همه توصیه میکنه که قدر والدینشون رو بدونن. تجربه خیلی ناراحتکنندهای بود. هنوز هم با یادآوری خاطرات گذشته اشک میریزه. میگفت بزرگترین حسرت زندگیش اینه که نتونسته به مادرش محبت کنه.
تجربه شماره 12: سوء بهرهگیری از دیگران و تاوان آن
کاربری اعتراف کرده بود که در گذشته از موقعیتش سوء استفاده میکرده و به دیگران زور میگفته. حالا خودش در موقعیتی قرار گرفته که مورد سوء استفاده قرار میگیره و حس میکنه این تاوان کارهای گذشتهشه. میگفت: “دنیا دار مکافاته، هر چی بکاری همون رو درو میکنی. “به نظرش، ظلم همیشه تاوان داره. این کاربر سعی میکنه اشتباهات گذشتهش رو جبران کنه و به دیگران کمک کنه. تجربه آموزندهای بود. هنوز هم تلاش میکنه آدم بهتری بشه. میگفت هیچوقت نباید از قدرت و موقعیت سوء استفاده کرد.
تجربه شماره 13: بخشش و رهایی
کاربری تعریف میکرد که کسی بهش آسیب زیادی زده بود، اما بعد از سالها تونسته اون فرد رو ببخشه. بعد از بخشش، احساس رهایی و آرامش کرده و معتقده که این حس خوب، نتیجه کارما و رها کردن خشم و کینهست. میگفت: “بخشش، هم به خودت کمک میکنه هم به اون کسی که بهت آسیب زده. “به نظرش، کینه و خشم فقط آدم رو از بین میبره. این کاربر به همه توصیه میکنه که سعی کنن دیگران رو ببخشن و خودشون رو از بند کینه رها کنن. تجربه خیلی مثبتی بود. هنوز هم احساس آرامش میکنه. میگفت بخشش، بهترین هدیهایه که میتونی به خودت بدی.
تجربه شماره 14: کمک مالی و برکت در زندگی
کاربری تعریف میکرد که همیشه سعی میکرده به افراد نیازمند کمک مالی کنه و به خاطر همین، برکت زیادی در زندگیش اومده. اون معتقده که این برکت، نتیجه کارما و کمک به دیگرانه. میگفت: “هر چی بیشتر ببخشی، بیشتر به دست میاری. “به نظرش، کمک به دیگران، باعث رونق زندگی میشه. این کاربر به همه توصیه میکنه که تا جایی که میتونن به دیگران کمک کنن. تجربه خیلی خوبی بود. هنوز هم به نیازمندان کمک میکنه. میگفت کمک به دیگران، حس خیلی خوبی بهش میده.
تجربه شماره 15: پشت سر حرف زدن و رسوایی
کاربری اعتراف میکرد که همیشه پشت سر دیگران حرف میزده و باعث آبروریزی و ناراحتی اونها میشده. حالا خودش در موقعیتی قرار گرفته که مورد تهمت و رسوایی قرار گرفته و حس میکنه این تاوان کارهاشه. میگفت: “زخم زبون، بدترین نوع آزاره. “به نظرش، آبروی مردم رو بردن، تاوان سنگینی داره. این کاربر سعی میکنه دیگه پشت سر کسی حرف نزنه و به دیگران احترام بذاره. تجربه تلخی بود. هنوز هم تلاش میکنه اشتباهات گذشتهش رو جبران کنه. میگفت نباید آبروی کسی رو برد.
تجربه شماره 16: دزدی و عواقب آن
کاربری تعریف میکرد که در دوران کودکی یه چیز کوچیک دزدیده و بعد از اون همیشه احساس گناه میکرده. حالا بعد از سالها، یه اتفاق ناگوار براش افتاده و حس میکنه این تاوان دزدی اون موقعست. میگفت: “مال حروم، برکت نداره. “به نظرش، دزدی حتی کوچیک هم باشه، عواقب بدی داره. این کاربر به همه توصیه میکنه که هرگز دست به دزدی نزنن. تجربه آموزندهای بود. هنوز هم با اون خاطره تلخ درگیره. میگفت دزدی، بدترین کار دنیاست.
تجربه شماره 17: حیله گری و از دست دادن اعتماد
میگفت: “راستی و درستی بهترین راهه. “این خانم تلاش میکند تا دوباره اعتماد دیگران را جلب کند و رفتارش را تغییر دهد. تجربهای تلخ و آموزنده. هنوز هم در تلاش برای جبران است. میگوید کاش از همان ابتدا صداقت را انتخاب میکرد.
تجربه شماره 18: سرزنش کردن دیگران و بازگشت آن
کاربری تعریف میکرد که همیشه دیگران را به خاطر اشتباهاتشان سرزنش میکرده، اما حالا خودش در موقعیتی قرار گرفته که مورد سرزنش دیگران قرار میگیرد. او این اتفاق را کارما میداند. میگفت: “نباید کسی را به خاطر اشتباهاتش تحقیر کرد. “به نظرش، سرزنش کردن دیگران باعث ایجاد احساس بد در آنها میشود. این کاربر تلاش میکند تا به جای سرزنش، به دیگران کمک کند تا اشتباهاتشان را جبران کنند. تجربهای آموزنده و تکاندهنده. هنوز هم در تلاش برای تغییر رفتار خود است. میگوید کاش مهربانتر بود.
تجربه شماره 19: حسادت به خواهر و پشیمانی بعد از فوت او
خانمی میگفت که در دوران کودکی و جوانی به خواهرش حسادت میکرده و همیشه با او رقابت داشته است. حالا که خواهرش فوت کرده، او به شدت پشیمان است و حس میکند که این حسرت، نتیجه کارماست. میگفت: “کاش به جای حسادت، با خواهرم مهربانتر بودم. “به نظرش، حسادت باعث میشود که انسان از لذت بردن از داشتههایش غافل شود. این خانم میگوید که هرگز خودش را به خاطر حسادتهایش نمیبخشد. تجربهای بسیار غمانگیز. هنوز هم با یادآوری خاطرات گذشته اشک میریزد. میگوید کاش میتوانست زمان را به عقب برگرداند.
تجربه شماره 20: بدرفتاری با همسر و پشیمانی بعد از طلاق
کاربری تعریف میکرد که در دوران زندگی مشترک با همسرش بدرفتاری میکرده و قدر او را نمیدانسته. حالا که از همسرش جدا شده، او به شدت پشیمان است و حس میکند که این تنهایی، نتیجه کارماست.
میگفت: “قدر سلامتی و عزیزانمان را بدانیم. “به نظرش، بدرفتاری با همسر باعث ایجاد زخمهای عمیقی میشود که هرگز التیام نمییابند. این کاربر میگوید که بزرگترین اشتباه زندگیاش، بدرفتاری با همسرش بوده است. تجربهای تلخ و دردناک. هنوز هم در تلاش برای فراموش کردن گذشته است. میگوید کاش قدر همسرش را میدانست.
تجربه شماره 21: اهمیت دادن به ظاهر و بی توجهی به باطن و نتیجه تلخ
کاربری بیان میکرد که تمام عمرش را صرف ظاهرش کرده و به باطن و اخلاقش توجهی نکرده است. اکنون که پیر شده، متوجه شده که زیبایی ظاهری ماندگار نیست و تنهایی و پوچی را تجربه میکند. او این را کارما میداند. میگفت: “باید به باطن انسان ها بیشتر توجه کرد. “به نظرش، زیبایی واقعی در قلب و روح انسان است. این کاربر در تلاش است تا به دیگران کمک کند که به جای ظاهر، به باطن خود اهمیت دهند. تجربه ای پندآموز. هنوز هم سعی دارد به درون خود توجه کند. میگوید نباید فریب ظاهر را خورد.
تجربه شماره 22: کمک به یتیم و گشایش در زندگی
کاربری تعریف میکرد که سرپرستی یک یتیم را بر عهده گرفته و بعد از آن درهای برکت و گشایش به روی زندگیاش باز شده است. او این اتفاق را نتیجه کارما و پاداش نیکوکاری میداند. میگفت: “مهربانی، کلید خوشبختی است. “به نظرش، کمک به نیازمندان باعث ایجاد احساس رضایت و آرامش درونی میشود. این کاربر به دیگران توصیه میکند که به یتیمان و نیازمندان کمک کنند. تجربه ای الهام بخش و زیبا. هنوز هم از یتیم خود حمایت میکند. میگوید کمک به یتیم، بهترین کاری است که در زندگیاش انجام داده است.






این روزها دارم خیلی به این موضوع فکر می کنم که چطور رفتارها برمی گردن به خودمون. چند وقت پیش یه اتفاق برام افتاد که واقعا ذهنمو درگیر کرد. با یکی از دوستام توی محل کار مشکل پیدا کرده بودم و همش فکر می کردم اون مقصره. بعد از چند ماه اتفاقا منم توی موقعیت مشابهی قرار گرفتم و اون موقع فهمیدم چقدر اشتباه فکر می کردم.
یادمه یه زمانی مادرم همیشه می گفت اگه یکی رو اذیت کنی یه روز خودت تو همون موقعیت قرار می گیری. اون موقع باور نمی کردم ولی حالا می بینم چقدر راست می گفت.
بعضیا می گن این قضیه فقط تو ذهن خودمونه ولی من هرچقدر بیشتر زندگی می کنم بیشتر می بینم که هرکاری کنی یه جورایی برمی گرده. مثل اینکه تو یه اتاق پر از آینه باشی.
اخیرا یه اتفاق دیگه هم برام افتاد. یه مدت بود که به خواهرم کمک نمی کردم و حالا که خودم تو شرایط سختی قرار گرفتم، اون بیشتر از همه کنارم بوده. واقعا این چیزها آدم رو به فکر میندازه که هیچ کاری بی حساب نمیمونه.
دیگه سعی می کنم قبل از هر کاری یه لحظه فکر کنم ببینم اگه کسی این کارو با من بکنه چه حسی دارم.😌
یاد یه داستان قدیمی افتادم می گفتن هر حرفی مثل یه تیر می مونه که دیگه برنمی گرده. فکر کنم رفتارها هم همینه، نمی شه پشیمون شد و در رفت.
یه جورایی الان بیشتر حواسم به رفتارهام هست. می دونم شاید یه روزی نتونم همه چیز رو جبران کنم ولی حداقل می تونم از همین حالا بهتر رفتار کنم.🤔